حسام ســرا
| ||
چند سالی است که عادل فردوسی پور برنامه پر بیننده وجذاب 90 را تهیه وبه ببنندگان عرضه می کند . می گویند این برنامه کپی برداری از برنامه های اروپایی است ، اشکالی ندارد هر تقلیدی الزاما" بد نیست ،اما اندر بیان خوبی های 90 می توان به چند نکته اساسی اشاره کرد: n این برنامه سعی دارد رویدادهای یک فعالیت فرهنگی _ اجتماعی(ورزش) را از زوایای گوناگون واز نگاه افراد مختلف به نقد بکشد ونقد مقوله ای عقلانی وضروری اما فراموش شده درجامعه ماست . n 90 غیر مستقیم به کنترل رفتار اجتماعی افراد جامعه ما ویا دست کم بخشی ازآنان انجامیده است ممکن است بگویید چگونه ؟ خب وقتی بازیکن در زمین مسابقه ، تماشاگر در جایگاه تماشاگران ، مامور انتظامی در پست وظیفه اش ، داور درجایگاه قضاوت ، مربی در کنار زمین ،عکاس وفیلمبردار و پزشک و مسئول تدارکات و...درجایگاهی که قرار گرفته اند می بینند که رفتارشان زیر ذره بین 90 قرار دارد وممکن است همان شب یا چند شب بعد کارها وحرف هایشان را به بینندگان وشنوندگان عرضه کنند خود به خود رفتار وکردارشان راکنترل می کنند واین از دهها نفر نیروی انتظامی مسلح به سلاح سرد وگرم اثرگذار تر است ،نیست؟ n صراحت بیان و رو در رو کردن طرفین مجادله یکی دیگر از امتیازات برنامه 90 است اغلب موارد یک طرفه به قاضی نمی رود، ضمن آن که رفتار احترام آمیز مجری وکوتاه نیامدن از مواضع ، قابل توجه وتامل است . موانع نقد درجامعه ما: n ساختار ذهنی ما ایرانیان که ورود به بعضی حریم ها را (منظورم حریم خصوصی افراد نیست ) بر نمی تابد . n روحیه مدارا وتحمّل شرایط به هر قیمتی، که فرهنگ ما نقد را خلاف این مسئله قلمداد می کند . n نظام پدر سالار ، مادر سالار وهر سالار دیگری که یک نفر مجموعه زیر دستش را عمودی نگاه می کند ودیگران را زیردست وهیچ کاره می پندارد. n نبود آموزش لازم و.کافی برای نقد عالمانه وروشنی بخش که کمبود آن درخانواده ، مدرسه ،مسجد ، رادیو وتلویزیون و.. به شدت احساس می شود . n ساختار زبانی وادبی ما که ورود به مقوله نقد رادشوار می کند (زبان فارسی باهمه شیرینی وشیوایی آغشته به مدح وستایش است وادبیات کهن ماچنان سنگین است که ورود به عرصه نقدشخصیت های ادبی راگناهی نابخشودنی می شمارد .) n ................................................(شما تکمیل کنید ) n بدون اغراق جای برنامه 90 در بسیاری از امور فرهنگی ، سیاسی ، دینی ، اقتصادی و... ما خالی است ، باید فضایی فراهم گردد که بشود وبتوان روحیه نقادی را درجامعه گسترش داد ودر این عرصه نقش دستگاههای فرهنگ ساز و بستر ساز ( می دانید کدام دستگاهها را می گویم ؟) بیش از دیگران است . قبول داریدکه؟ نباید ناامید بود،ازخود شروع کنیم ورفتارمان راهر روزه وارسی نماییم تاپس از نقد خویش ،به نقد سایرپدیده ها( ازجمله نقدکتاب) نیزبپردازیم . من ناامیدنیستم......شما چطور؟ خوش به حال فوتبال!! [ سه شنبه 86/11/9 ] [ 7:8 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |